
شیرینیپزی با طعم تلاش؛ روایت یک کارآفرین از سبزوار که با حمایت کمیته امداد، چراغ کارگاهش را روشن نگ
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی کمیته امداد، در دل کوچههای شهر سبزوار، کارگاهی کوچک اما پرانرژی نفس میکشد؛ کارگاهی که روزی در سولهای ۲۰۰ متری فعالیت میکرد و حتی صادرات شیرینی به تاجیکستان داشت، اما امروز در فضایی ۷۰ متری، با تجهیزات محدود و نیروهایی اندک، همچنان ایستاده است. ایستاده بر پایههای تلاش، امید و حمایتهای کمیته امداد.
اشرف خسروجردی کارآفرین متولد ۱۳۶۰ است؛ مجرد، اما مادر دختری محصل که انگیزهای بزرگ برای ادامه مسیر زندگیاش شده. او از سال ۱۳۹۰ وارد عرصه شیرینیپزی شد؛ بدون سرمایه، بدون پشتوانه، اما با عشق به کار و امید به آینده. سالها با دست خالی کار کرد تا اینکه در سال ۱۴۰۱، کمیته امداد با معرفی او به بانک ملت، زمینه دریافت تسهیلات ۱۰۰ میلیون تومانی را فراهم کرد. این مبلغ نقطه عطفی در مسیر حرفهای او بود؛ فرصتی برای خرید دستگاهها، اجاره کارگاه و شروع دوباره.
اما مسیر همیشه هموار نیست. با شیوع کرونا، بازار شیرینیپزی دچار رکود شد، دستگاهها از کار افتادند، سفارشها لغو شدند و جریمههای تعطیلی، فشار مضاعفی بر دوش او گذاشتند. در همان ایام، مادرش نیز از دنیا رفت و غم از دست دادن عزیز، با کسادی بازار گره خورد. او مجبور شد بسیاری از دستگاههایش را بفروشد و کارگاه بزرگش را به مکان کوچکتری منتقل کند.
در آن روزهای سخت، پیشنهاد شد که تحت پوشش کمیته امداد قرار گیرد. با پذیرش این پیشنهاد، توانست مجدداً تسهیلات دریافت کند و با قرض گرفتن از اطرافیان و حتی دریافت مبالغی با عنوان نزول از برخی افراد، کارگاه را سرپا نگه دارد. اما چکهای برگشتی، فشارهای مالی و نارضایتی برخی طلبکاران، همچنان سایهای سنگین بر فعالیتهایش انداختهاند.
با وجود همه این مشکلات، او هرگز دست کمک به سوی نامحرمان دراز نکرد. بارها پیشنهاد ترک کار را شنید، اما ترجیح داد دستش را بر زانوی خود بگذارد و ادامه دهد. حتی با شرکتهای مشهد تماس گرفت تا سفارش بگیرد، اما پاسخها ناامیدکننده بودند: «سفرههای مردم کوچک شده و شیرینی دیگر اولویت نیست.»
با این حال، او همچنان مشغول به کار است؛ دست و پا شکسته، اما با ارادهای پولادین. اخیراً دستگاه فری به مبلغ ۲۴۰ میلیون تومان خریداری کرده، اما چکهای مربوط به آن و دستگاه میکسر برگشت خوردهاند. تجهیزات کارگاهش نسبت به گذشته کاهش چشمگیری داشتهاند: از ۸۰۰ سینی به ۳۰۰، از ۱۲ میز به ۴، و نبود دستگاههای پهنکن و آسیاب شکر و غیره.
او اکنون در خیابان اسلامآباد سبزوار فعالیت میکند؛ جایی پایینتر از شهرک خاوران که روزی در آن سولهای بزرگ داشت. با وجود همه محدودیتها، ۴ نیروی غیرمددجو در سبزوار و ۴ نفر در شرکت مشهد با او همکاری دارند؛ از بازاریاب و ویزیتور گرفته تا انباردار و مسئول فروش.
فروش کارگاه به گفته خودش، آنقدر نیست که بتواند چکهای برگشتی را جمع کند. اما کیفیت کار و تلاش بیوقفهاش، مهمترین دلایلی هستند که این کارگاه هنوز نفس میکشد. او آرزو دارد سولهای بزرگتر داشته باشد و کمیته امداد ۲۰ تا ۲۵ نیرو در اختیارش بگذارد تا بتواند اشتغالزایی گستردهای برای سبزوار رقم بزند. باور دارد که توانایی انجام این کار را دارد و از پس آن برمیآید.
او طرفدار خانمهایی است که اشتغالزایی میکنند، روی پای خود میایستند و از دراز کردن دست خود جلو دیگران پرهیز میکنند. این زنان را حمایت و تشویق میکند و توصیهاش به آنها این است: «پشتکار داشته باشید، هدف داشته باشید، از سنگریزههای مسیر نترسید. شما بیدی نیستید که با بادها بلرزید.»
این کارآفرین، راهبر شغلی در حوزه شیرینیپزی است؛ اما به علت عدم حمایت کافی، تنها با همان ۴ نیرو فعالیت میکند. سفارشها قطع و وصلی هستند و اگر بتواند قراردادهای خوبی ببندد، نیروهای ثابت بیشتری به کار خواهد گرفت.
او میگوید: «اگر کرونا نبود، پیشرفت من بسیار بیشتر بود. اما با همه سختیها، نگذاشتم درب کارگاه بسته شود. حتی در روزهایی که دل به کار نمیکشید، تلاش کردم تا چراغ کارگاه روشن بماند.»
در پایان، این گزارش نه تنها روایتگر تلاشهای یک کارآفرین است، بلکه نشاندهنده نقش حیاتی کمیته امداد در حمایت از اشتغالزایی و توانمندسازی افراد در شرایط دشوار اقتصادی است. تسهیلاتی که در زمان مناسب پرداخت شد، امیدی دوباره به زندگی این فرد بخشید و زمینهساز اشتغال مستقیم و غیرمستقیم برای چندین نفر شد.
امروز، در شرایطی که بازار شیرینیپزی با چالشهای فراوان روبهروست، این کارآفرین همچنان ایستاده است؛ با امید به آینده، با آرزوی توسعه، و با ایمان به اینکه «دستها باید بر زانوهای خودمان باشد، نه دراز شده به سوی دیگران.»