متن ادبی

فیلتر زمان مطلب
اما آنچه زیباست، وقتی است که مادر تابلو را به دست می‌گیرد. خیره به چشمانِ معصومِ پسرش که در بالای تابلو خودنمایی می‌کند، می‌ماند و بعد سرش را به زیر می‌اندازد و چشمانش را می‌بندد. در این لحظات، کسی نمی‌داند که مادر به چه فکر می‌کند یا در دنیای او ساعت چند است!!
24 تیر 1404 - 14:14
روایت بیماران خاص و صعب‌العلاج اردبیلی؛
منزل «مُهنا» کودک پنج ساله سرطانی، خانه دومی است که به قصد تهیه گزارش وارد شده‌ایم و هنگام خروج از آن، چشمی نیست که گریان نباشد. حتی راننده که در مسیر بازگشت در جریان احوال این کودک قرار گرفت نیز گریست.
18 اردیبهشت 1403 - 16:04
X
می‌خواهم کمک کنم (واریز آنلاین)
X